۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

گاه نوشته های یک میسترس ایرانی

دیشب توی جاده بودم به سمت دی سی... موبایلم را مثل همیشه هر از گاهی چک می کردم و از بعضی کامنت ها و عکس ها و نظر های دوستان دام (ارباب ها، مسترس ها، میسترس ها) و از اون طرف ساب ها (اسلیو، برده، فتیش،...) مثل همیشه لذت می بردم، جا می خوردم، عصبانی می شدم، می خندیدم... این نظرهای پراکنده، برد منو به فکر... اهل نوشتنم، اما بعد غالبم که خودش رو توی رابطه بی.دی.اس.ام نشون می ده، کم توی نوشته های بلاگ اصلی ام نمود پیدا می کنه، پس می آرمشون اینجا؛ شاید گاهی، جایی، باز خوندنشون برام جالب باشه
***
دیشب به مامانم فکر می کردم... وقتی شغلش را انتخاب می کرد، در جامعه ایرانی کمی براش سخت بود، اما این سختی لذت نهایی خوبی هم داشت... توی ایران فقط دو یا سه تا شرکت عریض و طویل دیگه هستند که کار مشابهش را انجام می دن... حالا فکر کن که یه زن بخواد به تنهایی شرکت خودش را در رشته ای که همه کسایی که توش کار می کنن، مرد هستن، جا بندازه و اداره کنه... ماشاءالله دیگه الان همه شرکت ها رو هم سپاه گرفته، پس فکر کن که خیلی از طرف های این آدم که مامان من باشه، آدم های سپاهی و ارتشی بودن و هستن... طولانی اش نکنم، کار به جایی رسیده که الان توی اون سایت هایی که تاحالا زن پاشو توشون نذاشته، این زن می ره، دستورهای لازم می ده و همه در نهایت احترام قبولش دارن و گاهی حس می کنم که ازش حساب هم می برن

اینو گفتم که مثالی داشته باشم برای نتیجه ای که این روزها بهش زیاد فکر می کنم... دختر برتر بودن، دامیننت بودن، میسترس بودن، سخته برای دختر ایرانی. نه چون جامعه اجازه نمی ده، نه چون شدنی تیست... دلیل اول و آخرش اینه که جامعه، مهمتر از همه جنس مؤنث همین جامعه، به شدنی بودنش باور نداره! از عمق دل و جون باور نداره... خود دخترهای ایرانی هستند که این تابو را نمی شکنند، نه این که کسی نذاره... به نظر من یکی، این "نذاشتن" بیشتر بهانه است برای پوشوندن این حقیقت لعنتی "باور نداشتن به خود"... درسته، بی دی اسم، اصلاً این پیشکش، گی یا لزبین بودن توی جامعه ایرانی یه جور عذابه همراه با اصطکاک دائم، قانون هم که اصلاً حرفشو نزن، پشتشون نیست... اما این برای همه است، برای دختر و پسر... اون چیزی که دخترهارو بیشتر اذیت می کنه، سنتیه که خودشون توش غرقند! نه قانون!!!! (باز هم می گم، نه این که قانون نیست، اما به نظر من سنت و فرهنگ جامعه نقش مهمتری داره) حافظه تاریخی چند صد ساله ایرانی جماعت به دخترها این باور را القا کرده که "نمی شه" و جامعه این را پذیرفته! بدون سؤال و بدون جواب! تمام!!!ا

مثال اول را زدم، که بگم شدنیه... این که یه دختر برتر بشی تو جامعه شدنیه، کسی مچتو نمی گیره بگه چرا... یه مثال ساده و معمولی بود. یه چیزی شبیه این که سالها قبل، کسی باورش هم نمی شد که الان درصد بیشتری از جامعه دانشگاهی دختر باشن تا پسر...ه
مثال دوم را هم می زنم که بگم این ماجرا حقیقتاً فرهنگیه... حتی در دورانی که "قانون" اون قدر ها که امروز هست، دست و پاگیر نبود... ماجرا مال 172 سال پیشه!!! نمی دونم شماها چقدر اهل خوندنید (که فکر کنم درصد زیادیتون نیستید و این مشکل جامعه ایرانی به طور کله، نه مشکل بچه هایی با باورها و نیازهای خاص)... نزدیک 180 سال پیش اولین تلاش برای آزادی بیان توی ایران انجام شد... طاهره قرةالعین جزو همون گروه بود... کسی به خاطر متفاوت بودنش اون را نگرفت و آزار نرسوند... همه تعجب کردند چون باور نمی کردند که بشه که یک زن هم جرئت متفاوت بودن داشته باشه، اما کسی چیزی نگفت... این بشر بعداً اعدام شد، نه چون زنی بود که مخالف بود یا متفاوت بود یا جرئت داشت پا به پای خیلی مردها، یا بلکه بیشتر از اون ها صداشو بلند کنه! چون بابی بود، و با بقیه بابی ها اعدام شد... همه این ها را بذارید کنار این موضوع که در غرب، در همون دوره زمانی، زنان قانوناً حق رآی، حق داشتن ملک و خیلی حق های دیگه نداشتند... این مقاهیم توی قوانین ما نبود! توی فرهنگ ما بود! اگه کسی می خواست، می تونست... کم پیدا شد کسی که بخواد!

بگذریم باز. برگردیم به خودم. دونا حس اربابی گری (دامیننت) و سادیسم از بچگی در من بود... هرچند خیلی دیرتر با کلمه هایی که توی دنیای واقعی براشون وجود دارند، آشنا شدم... اما حس وجود داشت و داره. می بینم که توی رفتارهای روزانه ام هست، توی طرز تفکر روزانه ام هست... از طرفی به نسبت دیر وارد دنیای مجازی ایرانی های بی دی اس ام و غیره شدم... (هرچند که خیلی هم پشیمون نیستم)... توی دنیای واقعی روش های خودم را پیش می برم تا یه روز دیگه واقعاً دلم برای فارسی حرف زدن تنگ شد!ا

با دوست خوب اینترنتی حرف می زدیم و هردو به این باور داشتیم که در جامعه و فرهنگ ایرانی، تحقیر خیلی بعد "زبانی" قوی ای داره... همین طور خیلی روابط اجتماعی دیگه هم مثل رابطه دوستانه بین دو دوست، ابراز دل تنگی، رابطه رئیس و مرئوس و ارباب رجوع، رابطه آدم های مسن و جوان و بچه... همه این ها، خیلی بعد زبانی قوی ای دارند در جوامع شرقی. توی جامعه غربی خیلی کمتر این طوریه. ساده ترین نمودش نمود مفهوم "تعارف و جملات تعارفیه" که ماها انگار اصلاً بدون اونها می میریم... شخص خودم هم که از کلمات و ادبیات فارسی خیلی خوشم می آد و خیلی ابعاد ارتباطی ام را این طوری تعریف می کنم... طبیعیه که دلم تنگ می شه...ه

از طرف دیگه از روز اولی که اومدم توی این جامعه دیدم که به نوعی هرروز باید خودمو اثبات کنم!!!! خنده داره، تو توی جامعه غربی اگر به این باور برسی که میسترس هستی، تمامه! هستی! کسی از روی ناباوری چپ چپ نگاهت نمی کنه (اگه بکنن، از روی ناباوری نسبت به کل چنین نوع روابطیه، نه به خاطر زن بودنت... . در ادامه اگه تو احساس کنی که نوع نگاه اون آدم داره آزارت می ده، سریع می تونی ببریش دادگاه و ازش شکایت کنی... به خاطر همین، کسی جرئت این کار رو هم به خودش نمی ده) حالا اینجا، جدا از این که دخترهای میسترس ایرانی خیلی کم خودشون را قبول دارند و نشون می دن، وقتی هم منی پیدا می شم که خودم هستم، نه کم نه زیاد، با یه موج تعجبی مواجه می شم که همون طور که اول گفتم هم برام عجیبه، هم خنده دار، هم گاهی عصبانی ام می کنه... حتی همون دوست ها یا اسلیوهایی که از ایرانی ها دارم، می بینم که گاهی یهو جا می خورن! خلاصه که نیست بالام جان! نیست!!!! باور به قابلیت وجودی یه میسترس ایرانی بین ایرانی ها نیست!!! چه دختر، چه پسر.

درواقع، از وقتی اومدم توی فضای مجازی، یه جامعه سرشار از نیاز و سرشار از تقلب و دروغ و ناپختگی و حماقت جلوم می بینم... گاهی عصبانی می شم، اما بیشتر حس ترحم و دل سوزی ام گل می کنه... این جامعه خیلی ناشیه. خیلی بی سواد، خیلی ظاهربین... اما با تمنای زیاد... درست شدنیه... اما تلاش زیادی می خواد... حداقل کاری که می شه کرد، خوندنه... که خب ایرانی جماعت از خودش شدیداً دریغ می کنه.

و پرفایده ترین آرزو این بود که کاش قانون پشت بچه های ایران بود... اینجا مثل آدمیزاد قرارداد می بندی، همه چی سرجای خودشه، قانون هم پشتته و نگرانی نداری... کاش درست می شد (سعی می کنم تنها چیزی باشه که می گم "کاش" چون فکر می کنم بقیه اش با دست های خودمون شدنیه)

.هرکسی در سطح خودش باید کارایی که می تونه را انجم بده... چه می دونم هرچی

کاری که من می تونم بکنم و خب دوست هم دارم که انجام بدم نوشتنه! به فارسی... از احساساتم و از کارهام... تا شاید بچه های ایران که انگار با آرزوهاشون بزرگ شدند و فکر می کنند این ور دنیا الان دیگه چه خبره، بفهمن که ارباب ها این طوری نیست که هر روز با لباس فول چرم، همراه با شلاق برن تو خیابون یا سر کار! یا نشستن تو خونه و کار ندارن جز این که پاشونو بدن یکی بلیسه! اصلاً از این خبرها نیست... آدم های عادی توی خیابون، می تونن همون ارباب های خشنی باشن که یه بار در هفته، آخر هفته پدر اسلیو را در می آرن... اون هم شاید آخر هفته! نه همه آخر هفته ها... خیلی هاشون وسعشون به خرید خونه آن چنانی هم نمی رسه! چه می دونم! یه چیزهای عجیب غریبی می شنوم این روزها.... میسترس بودن شغل نیست!!! برای بعضی خیلی خفن ها شاید باشه که ازش پول هم در می آرن! اما برای غالب میسترس ها یا مستر ها، نیست... ارباب ها این کله دنیا مثل همه آدم های دیگه صبح تا شب جون می کنن واسه کار... خسته می رسن خونه و ولو می شن!!!! حوصله فعالیت انرژی بر اضافه ندارن... بچه های فول اسلیو فقط تو طول هفته کارشون جمع و جور کردن خونه است برای ارباب. اون هم بعد از این که خودشون از سر کار برگشتن... مرده و هلاک!!! (یادتون نره که اینجا کار کردن یعنی واقعاً کار کردن! نه مثل ایران، علافی و خبرچینی و سبزی پاک کردن و بافتنی بافتن تو خیلی از محیط های کاری). تازه این درحالیه که فول اسلیو باشی و خونه اربابت زندگی کنی... اگه جدا باشن که باز هم هیچی، ارباب خودش کارهای خودشو می کنه و اسلیو هم همین طور. جدا از هم... همه اینها هم از قبل توی قرارداد مشخص شده. برای بچه های فول، ارباب اگه دلش بخواد و هوس کنه بعضی آخر هفته ها یه اکتی می زنن... اگه نه هم که هیچی. واسه بچه های قرارداد موقت هم... توی بازه زمانی مشخص شده رابطه خواهد بود و تمام

خلاصه برای خودتون قصر رؤیا نسازین... از این خبرها نیست... زندگی عادیه! فقط نوع رابطه دونفره اش فرق می کنه. همین

داشتم فکر می کردم شاید اگه وقت کردم قرادادهای خودم را بذارم اینجا... فارسی اش را... تا بچه های ایران هم دستشون بیاد و بعی هاشون که لازمه بیان تو باغ... حالا ببینم چی می شه... این روزها که شدیداً درگیرم

پی نوشت: نوشتنم برای دیدن کامنت ها نیست! یعنی فیلم نامه داستان پریان نمی نویسم که با تشویق تماشاچی ها ترغیب یا تضعیف بشم... برای علاقه خودم به نوشتنه... فکر کنم از همین یه دونه پست هم، دستتون اومده باشه که اهل پست های پرن نیستم... واقع بینی را دوست دارم اما با این حال، ارباب ها لطف می کنن اگه کامنت بذارن، اسلیو ها هم حق دارن اینجا نظرشون را بگن... به هر حال داریم درمورد جامعه ای حرف می زنیم که اساسش روابط دوطرفه است... نه این که من برم بالای منبر، یا مثل بعضی جوجه اسلیو ها یه رابطه خیلی جدی داشته باشم، اما با مانیتور!

:))

۵۹ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. نمی دونم شب این متن رو می بینی یا روز، ولی می دونم که نه هیچ شبی ابدی ست و نه هیچ روزی جاودان!
راستش، به دلیل سرعت احمقانه پایین نت و بی خوابی وحشتناکم خیلی تمرکز ندارم؛ پس عصاره ی حرفم رو با یه جمله مجبورم بگم: خوشحالم که اومدی و واقعاً امیدوارم محیط طوری آزارت نده که نمونی!

Hamed Bardeh گفت...

سرورم شما فوق العاده هستيد سرورم
Sun, Oct 10, 2010 at 2:48 PM

Hamed Bardeh گفت...

حالا اگه بنده خدمتتون عرض كردم از پشت
كامپوتر واسه اينه كه بچه هاي ايران جاي ديگه اي رو ندارن و دقيقا ميدونيم كه اين رابطه مثله يه رابطه ي سكسي هست كه د وتا آدم عادي دارن ما هم جون ميكنيم كار ميكنيم اما شبا به جا رفتن خيابون و پيدا كردن كوس كه بريم آخرهفته بكنيمش ميايم پشت كامپيوتر و تلاش ميكنيم واسه پيدا كردن يه ميسترس تا اين رابطه لعنتي مون رو ولو از طريق كامپيوتر بتونيم لحظه اي در كل زندگيمون تجربه كنيم
Sun, Oct 10, 2010 at 2:48 PM

Maxim Masters گفت...

عالی بود نگار جان

من برای اینکه خوشت بیاد تعریف نمی کنم!چون گفتی برات مهم نیست

اما،چند نکته تو حرفات بود!ا

اول مسئله قانون که اشاره کردی،همونطور که خودت گفتی این مشکل همه ماست،نه فقط دختر ها. بی دی اس ام هنوز حتی تو خیلی از کشورهای آزاد دنیا هم تابو هست! هر چند که براش قواعد حقوقی وجود داره ( که در کشورهای مختلف متفاوته...) اما اینجا که همه چیز زیر زمینی هست...!ا

در مورد دخترهای دامیننت یا میسترس شاید حق با توه، باید خودشون رو باور کنن، اما من فکر می کنم با فضایی که تو ایران وجود داره (از هر لحاظ، جامعه،فرهنگ،حکومت،قوانین اسلامی.....)ا چیزی که علاوه بر نداشتن اعتماد به نفس کار رو برای دخترها سخت می کنه عدم اعتماد و امنیت هست. این رو جدی میگم، با حساسیت هایی که تو ایران هست....حتی یک مستر هم نمی تونه به راحتی به هر کسی اعتماد کنه و اون رو تو زندگی واقعیش راه بده ، (به خصوص اگه اون رابطه از نت شروع بشه!...) چه برسه به دخترها.متاسفانه در جامعه ای زندگی
می کنیم که هممون صد تا نقاب داریم!! مستر،میسترس،برده....اینها هم شدن اسم هایی که می شه باهاشون کلاه برداری کرد!از مردهایی که بخاطر سکس اسمشون رو می ذارن مستر تا زنها و دخترهایی که فکر می کنن این سبک زندگی واسه پول در آوردنه!(میسترس های کارت شارژی و....9)ا حداقل اگه می دونستن دامینتریکس حرفه ای بودن یعنی چی؟!باز یه چیزی!....اما بگذریم!


Sun, Oct 10, 2010 at 4:04 PM

Maxim Masters گفت...

مورد دیگه، البته! مسترها و میسترس ها هم آدمای عادی هستن و واسه خودشون کار و زندگی دارن!ا حتی اگه این موقعیت مالی رو هم داشته باشن که با برده هاشون زندگی کنن هم باید به کارشون،روابطشون،تفریحشون،خریدشون و..... برسن،نمی تونن 7 روز هفته 24 ساعت بیفتن به جون برده.....:))ا

اما به نظر من مهمترین نکته ای که تو نوشتت بود اینه

فقر دانش در مورد این رابطه تو جامعه ما و اشاره ای که به قرارداد کردی!ا

اینجا چون تعریف حقوقی برای بی دی اس ام وجود نداره،اصلا کسی خبر نداره که چیزی به اسم قرارداد هم وجود داره!!ا

تصور غالب اینه که ارباب آدمیه که هر کاری که دلش بخواد با بردش می کنه و برده اونیه که هر چیزی رو بپذیره.....!او اینکه لذت بردن از این رابطه 1 طرفه هست،نه دو طرفه!ا

متاسفانه در بین ما اطلاع از فلسفه بی دی اس ام و مفاهیمی که تو سبک زندگی وجود داره کمه

Safe,Sane,Consensual

Consensual non consent (with or without using safe words....)

Limits....Contract..........

اینا چیزایی که اکثرا تا به حال به گوشمون هم نخورده....!ا

ولی من فکر می کنم این درد فرهنگی جامعه ماست و فقط به بی دی اس ام محدود نمیشه!ا

یکی از مهمترین مرض های فرهنگی جامعه ما اینه که هر فرهنگ جدیدی که باهاش آشنا میشه رو به جای اینکه یاد بگیره، فقط تقلید می کنه،بدون آگاهی از قواعدش و پشت پرده قضیه، این آگاهی از اصول این سبک زندگی هم بخشی از همین مغضل فرهنگی جامعه ماست!

Sun, Oct 10, 2010 at 4:06 PM

Maxim Masters گفت...

در آخر هم، نمی دونم اینکه گفتی

"وقتی هم منی پیدا می شم که خودم هستم، نه کم نه زیاد، با یه موج تعجبی مواجه می شم که همون طور که اول گفتم هم برام عجیبه، هم خنده دار، هم گاهی عصبانی ام می کنه... حتی همون دوست ها یا اسلیوهایی که از ایرانی ها دارم، می بینم که گاهی یهو جا می خورن!"ا

اشارت به من هم بود یا نه؟!ا

ولی باید بگم،من ابدا از دیدن دختری مثل تو جا نمی خورم،اما واقعیت اینه که در بین کسایی که من دیدم (دختر های ایرانی) که ادعای میسترس بودن دارن،کسی رو ندیدم که به اندازه تو فهمیده و آگاه باشه و این سبک زندگی رو درست بشناسه. (نمی گم نیست،ولی من پیدا نکردم!)ا برای همین گفتم خیلی با شعوری و یه میسترس واقعی هستی و ......!

Sun, Oct 10, 2010 at 4:07 PM

Ali Barde گفت...

ghashang bud,,tu iran harcheghadam hame roshanfekr maslan shodan baz tahesh mard salari vujud dare be nazare mane !!!

Sun, Oct 10, 2010 at 7:07 PM

Mehrdad Slv گفت...

avalin barie ke mibinam ye mistress too fazaye web vaghena vojood dare,,,, bedooone inke pool bekhad ya charge bekhad ya masalan hcihi nashode axe lokhti az slave bekhad ya hamchin chizayyy


Mon, Oct 11, 2010 at 2:39 AM

Mehrdad Slv گفت...

kash hame bedoonan slave ha ham too zendegie khdoehsoon adam hastan,,, momkene kheili ham movafagh bashan,, amma in ye salighe hast va mikhan too ye lahazati ta binahayat tahghir beshan


Mon, Oct 11, 2010 at 2:41 AM

Nima Kh گفت...

خیلی خوشحالم که یه میسترس ایرانی می بینم که تا این حد اطلاعات داره مشکل یزرگ جامعه ی بی دی اس ام همون طور که بهش اشاره کردی بحث اعتماده بحث اینه که یه سری مسترا از مستر بودن سو استفاده می کنن و سعی می کنند علایق سکسی شونو به اجرا بذارن میسترس ها هم خودشون رو باید باور کنن و در مورد اسلیو ها که واقعا کار سختی دارن باید به یه اعتماد نسبی برسن


Mon, Oct 11, 2010 at 3:19 AM

Barde Kocholo گفت...

حرفای خوبی زدید شما ، ولی خب باید واقعیتو قبول کرد اینجا غرب نیست ! آزادی نیست ! خیلی ها خودشونو میسترس یا مستر جا میزنن ! میگم خیلیا چون تعدادشون زیادتر ! من به شخصه قبول دارم اگه میسترس پیدا نشد ، میشه میسترس کشف کرد ! من تاحالا دونفر رو مشناسم که از این چیزا بی خبر بودن ؛ اما وقتی گفتم بهشون دیدم واقعا تو ذاتشون همچین چیزی بوده ؛ مسئله اینه که باید سعی کنیم خودمونو بشناسونیمو پنهان نکنیم میسترس یا اسلیو یا... رو


Mon, Oct 11, 2010 at 8:16 AM

Arbab Negar گفت...

-اینجا احتمالاً یک جواب هایی داده ام که توی فیس بوک قبلی از دست رفته!!!

Maxim Masters گفت...

سلام به میسترس نگار عزیز

اهل تملق و تعارف بیجا نیستم!

ممنون از لطفت، تو هم برای من دوست خوبی هستی و می دونی که به دوستی باهات
افتخار می کنم

اما پاسخ

البته مسئله اعتماد چیزیه که تو همه دنیا در مورد این رابطه حساسه، ولی حرف من اینه که این حساسیت تو ایران به دلایل کاملا واضح (سیاسی، اجتماعی،فرهنگی) مضاعفه، خیلی بیشتر از یک کشور آزاد! در مورد کلاه برداری و عنوان های جعلی که مفصل گفتیم...الان هم مستر نیما دوباره اشاره کرد و وقتی بحث دختر ها پیش می یاد به دلیل نگاه یک جامعه سنتی مردسالار این مسئله بدتر هم میشه، با این حال حق با توه ،غیر ممکن نیست و شدنیه و همین حالا هم حتما هستند دخترهایی این رابطه رو به صورت واقعی دارن، اما تعدادشون کمه!

این که شخصیت پسره هم زیر سوال میره....البته، فکر کنم 10 ها سال زمان می بره که برای جامعه ای که در برابر درک یک فرهنگ نوین شدیدا مقاومت می کنه و دگم های خودش رو دو دستی چسبیده بتونی توضیح بدی که مثلا او پسره دیوانه نیست،بیمار روانی نیست ، این یه حسه جنسیه که اون به ارضاش نیاز داره. به خصوص اینکه وقتی بحث روانشناسی پیش می یاد حتی مثلا روشنفکرای این جامعه بجای مطالعه دقیق پدیده ای مثل "فتیشیزم" که یک گرایش جنسی کاملا رایج بین انسان ها در همه دنیا هست بر حسب مطالعات و داده های نوین علم روانشناسی که امروزه خیلی پیچیده تر از گذشته هست تو رو حواله می دن به نظرات "فروید" در یک قرن پیش که بله، فتیشیزم یک بیماری جنسی است.....!ا در حالی که بسیاری از نظرات فروید در دنیای امروز رد شده....
("فروید" از دید فلسفی به روانشناسی نگاه می کرد و یک فیلسوف تک بعدی نگر بود، همه چیز رو در تئوری "سایکو سکشوال" خلاصه می کرد، هر چند که فروید هم برای تبدیل شدن "فتیش" و "سادو مازو" به بیماری شرایطی تعیین می کنه..... "کارل مارکس" هم با تک بعدی نگری خودش و نگاه به انسان به عنوان "ابزار نظام تولید" در مورد فتیشیزم بحث مفصلی داشته که اینجا جاش نیست که بهش بپردازیم،بهرحال تک بعدی نگری به انسان امروز در فلسفه جایی نداره و مغلطه محسوب میشه،اما بگذریم و از فلسفه بیایم بیرون!)


Mon, Oct 11, 2010 at 1:40 PM

Maxim Masters گفت...

به جز این می بینی که ما هنوز تعریف درستی از این فرهنگ نداریم، بی دی اس ام یا فتیش دمیننس تو جامعه ما شبیه اینه که تصور کنی فیلمی ساخته می شه اما هیچ فعالیت پشت صحنه ای وجود نداره! احمقانه است ولی واقعیت داره، بی سوادی هایی که ازش گفتی.....

آره، حتما نبود منابع فارسی یک عامل خیلی موثر هست، اما من کاملا باهات موافقم که این بهانه ی خوبی نیست، مسئله اشتیاق برای یادگیری داشتن یا نداشتنه که همونطور که گفتم ما بیشتر دوست داریم فرهنگ جدید رو تقلید کنیم و کپی کنیم تا اینکه بخوایم یاد بگیریم

و................

و دیگه اینکه همینطور که می بینی من تنها کسی نیستم که تو رو استثنا می بینم،برای خودتم که مفصل توضیح دادم......!ا

:)

Mon, Oct 11, 2010 at 1:41 PM

Maxim Masters گفت...

Loyal Boy

"پسرای فوت فتیش، با یک لیسیدن پا، میتونن هوس خودشون رو ارضاء کنند
پس چه خوبه که این دست افراد، خودشون رو اسليو خطاب نکنند
"

اینکه سعی می کنی مطالعه کنی خوبه،اما تو این مطلبی که گفتی یک اشکالی هست و اون اینکه

"Fetish" and "Fetish + Domination/Submission (Fetish Dominance)"

دو تا پدیده متفاوت هستند. رابطه ارباب با برده رو علاوه بر بی دی اس ام میشه در قالب فتیش دمیننس هم تعریف کرد هر چند که معمولا این مرزها یا وجود خارجی ندارند یا اینکه از بین میرند ،چون میشه اینها رو با هم تلفیق کرد و عمدتا هم همینطور هست!

مثال از اکشن ها

Bondage + Foot Worship

یا

Trample

که توش علاوه بر دمینيشن/ سابمیشن،می تونه " سادو مازو " هم وجود داشته باشه!

يا

Using the Slave as a footstool

که علاوه بر دمینیشن/سابمیشن میشه در دیسیپلین هم تعریفش کرد

و.......

حالا این مثال ها به کنار، کلا امروز جدا کردن فتیش و بی دی اس ام بخصوص در مورد رابطه میسترس ها با برده هاشون دشواره، چون معمولا به هر حال یک صورتی از فتیش جزء این رابطه هست!حالا نباید حتما فوت فتیش باشه، اما فوت فتیش مسلما فراگیرترینه.......!

برده بودن می تونه صرفا محدود به یک یا چند گرایش خاص باشه. تو نمی تونی بگی کسی که فوت فتیش داره برده نیست! هم می تونه باشه،هم می تونه نباشه

بله، فوت فتیش یک پدیده کاملا رایج و طبیعیه و حالت عکسش هم وجود داره و همينطور حالت دو طرفش بین دو شریک جنسی.... و یا در بین گی ها و لزبین ها....صرف نظر از اینکه دمینیشن و سابمیشنی هم در کار باشه می تونه وجود داشته باشه و خیلی ها این رابطه رو با شریک جنسیشون دارن (تقریبا همه به هرحال یک فتیش خاص دارن،که فوت فتیش شاید رایجترینه)

اما اسلیو بودن الزاما به معنی مازوخیست بودن یا فول اسلیو بودن یا توتال اسلیوری یا.....نیست،اینجا بحث گرایش ها، سلیقه ها و محدودیت ها مطرحه

شکی نیست که "فوت اسلیو ها" هم همونطور که از اسمشون مشخصه اسلیو محسوب میشن، اما صرفا با یک گرایش خاص. چیزی که ارضاشون می کنه تنها لیس زدن پا یا جوراب یا بوت یا.... نیست بلکه اینه که این کارها رو در شرایط تحت سلطه بودن انجام بدن، بهشون دستور داده بشه....تحقیر بشن، تنبیه بشن و..... اونها هم مثل هر برده دیگه ای که گرایشات دیگه ای داره دنبال بردگی برای اربابشون هستن (در ضمن فوت اسلیو بودن می تونه تنها بخشی از اسلیو بودن باشه و طرف مثلا شلاق خوردن و..... رو هم دوست داشته باشه، اونوقت تو نمی تونی فوت اسلیو بودنش رو از بقیه بردگیش جدا کنی، بگی این فوت فتیش + مازوخیست یا اسلیو هست! نه اونم براش جزئی از بردگیه)

از همه اینها گذشته من نمی دونم واقعا چند تا میسترس میشه پیدا کرد که یکی از انتظاراتی که از برده هاشون دارن فوت اسلیوری نباشه؟!!!!!

Mon, Oct 11, 2010 at 10:39 PM

Maxim Masters گفت...

خواهش می کنم نگار جان، مشکل اینه که همه قضیه رو فقط از دریچه دید خودشون می بینن،کلی می گم.....بقیه رو و گرایش متفاوتشون درک نمی کنن

Mon, Oct 11, 2010 at 10:42 PM

Maxim Masters گفت...

Loyal Boy

"متوجه شدم که خیلی از میسترس ها ، زنان و دختران روسپی هستند که از این راه مطمئن، کسب درآمد میکنند
بدون این که بهشون تجاوز بشه، پاهاشون رو در اختیار بسری قرار میدن تا اون رو ببوسه و ضمن محفظت از خودشون، پول هم در میارن
از میسترس روژین که ساعتی ...صدهزار تومن پول میگیره تا میسترس آنجلا که ساعتی هفصد هزار تومن، پول میخواد
همه از پسرای حرف گوش کنی که هیچ وقت، صدای اعتراضشون در نمیاد، استفاده مالی میکنند"

این در کشورهای آزاد یک شغل محسوب میشه، هر چند که اسم اینها رو نمیشه میسترس واقعی گذاشت!میسترس برای ارضاء حس دمیننت و سدیستیک خودش برده رو در اختیار می گیره نه برای پول! به اینها اصطلاحا
می گن" دمینتریکس"

Dominatrix

شغلشون همینه، پول می گیرن برای هر جلسه و برده ها رو شلاق می زنن،تحقیر می کنن ......و نیازشون رو بر آورده می کنن. (من خودم یکی از اینها رو تو لیستم دارم، آمریکاییه....) کسی که دنبال میسترس واقعی می گرده نباید سراغ اینها بره! من که اینها رو میسترس واقعی نمی دونم، اینا میسترس های پولی اند!ا

تو هر جای دنیا سابمیسیو یا برده ای که میره پیش یک دمینتریکس می دونه که باید پول بده و اینا میسترس های پولی اند، اما اگه اینجا یکی دنبال یک میسترس واقعی می گرده ولی میره سراغ اینا، خب حماقت خودشه


Mon, Oct 11, 2010 at 11:27 PM

Maxim Masters گفت...

توضیح اضافی:

البته اینهایی که تو ایران هستن، همون دامینتریکس هم نیستن و درست نمی دونن چیه،اما اداشو خوب در میارن!!!به هر حال پول رو به جیب می زنن

اما نکته مهم اینه!!! تا خری نباشه، سواری هم نیست!!مشکل از اونا نیست، مشکل از کساییه می رن سراغشون.اون که پولشو می گیره و به حماقت طرف هم می خنده


Tue, Oct 12, 2010 at 12:19 AM

ناشناس گفت...

من آنجلام!
دنیای بی دی اس ام
مثل یه دریای بسیار بسیار بزرگه با انواع سلیقه ها و رفتارها
چیزی که مهمه اینه که هر کسی
1. بدونه خودش چیه و چی می خواد
2. قانون خودش رو قانون همه قلمداد نکنه
مثلا نگه میسترسی که سکس می کنه میسترس نیست
یا سلیوی که نمی تونه شلاق بخوره سلیو نیست
یا فلان و بیستار
هر کسی چیزی رو می خواد و چیزی رو نمی خواد
معنای آزادی همینه
اینجا اسم من رو گذاشتن روسپی
برام مهم نیست که توی مغز کوچیکشون چی می گذره
من پنج روز هفته از شنبه تا چهارشنبه
روزی هشت ساعت کار می کنم و سه ساعت درس می خونم
نویسنده و پژوهشگرم و دارم همزمان دکترای ادبیات فارسی می خونم
میسترسی برای من شغل نیست
یک لذته
یک نیاز
چیزی که جزوی از زندگیمه
من از چلوندن سلیوها برای ولخرجی هام لذت می برم
کسی که منو بشناسه می دونه که نیاز مالی ندارم
کسانی که مدت طولانی با من بودن
به قول تو از دوستای دام تا ساب
می دونن که من نیاز مادی ندارم
اما دوست دارم برده هام برام کار کنن
برام جون بکنن و ولخرجی هامو ساپورت کنن
این جزوی از زندگیمه
جزوی از لذتهام
هیچ وقت هم هیچ کسی مجبور نیست وقتی شرایط پارتنرش (سلیو یا میسترس و مستر و...) بهش نمی خوره باهاش کنار بیاد
هر کسی به زندگی خودش برسه
لازم نیست با برچسب های دامینتریکس و روسپی و...
وقتی دستتون به گوشت نمی رسه بگید بو می ده!
گر چه اینو دریافتم که توی جامعه بی دی اس ام ایران
هستن فاحشه هایی که فکر کردن این راه درآمد خوبیه
اما کافیه یه نفر این حس رو درک کنه
تا توی دو ثانیه اول از جلوی پای اون فاحشه پاشه
و بره خونه ش!

Arbab Negar گفت...

آنجلا جان، کامنتت رو دوست داشتم. یک پست دیگه دارم درباره بردگی پولی. فکر کنم خوندنش برات جالب باشه...
من و بیشتر دوستهای من، دومیناتریکس هارو هم تخطئه نکردیم. کسیکه راست و حسینی حرفش رو بزنه، خیلی هم قابل احترامه... اونهایی که اینجا زیر سؤالند بیشتر کلاه بردارها هستن...
اون پست رو بخون، نظر من بیشتر دستت می آد... با ایده دیدن تلاش همه جانبه ساب/اسلیو برای اربابش هم همه جوره موافقم... خواستم تأکید کنم
D;

ناشناس گفت...

آنجلام..
چیزی که من توی وبلاگ تو
تو حرفای خودت
و کامنت دوستات دیدم
چیزی نبود جز تحقیر و رد رابطه پولی!
خب دوست ندارید و بهش اعتقاد ندارید انجامش ندید
چطور به خودتون اجازه می دید هر کسی رو روسپی بخونید
به مجرد اینکه توی رابطه مساله پول مطرح می شه
...
اگر جز من میسترسی پیدا کردی که توی ایران
با وجود تمام شرایط داغونش
برده 24/7 داره حتما بهم معرفیش کن!
جالبه که من هفت ساله دنبال همچین کسی هستم
و جز خودم هیچ کس رو پیدا نکردم
مگر معدود مواردی که
با سلیوشون ازدواج؟؟؟؟ کردن
و شوهرشونه که 24/7 هست
وای خدایا چه چیزایی هست توی این دنیا...

Nima Kh گفت...

"اول عذر خواهی بابت این که تو این نوت جوابی می نویسم صحبت های مستر ماکسیم کامل بود فقط توضیح کوتاهی راجع به اون چیزایی که گفتید بدم بد همون طور که مستر ماکسیم گفت به کسی که در ازای میسترس پول میگره رو دومینتریکس می گن و در مقابل اسلیو پولی رو پید اسلات نظر من راجع به هر دو گروه اینه که اصولا وقتی پول بیاد وسط بی دی اس ام و اون احساس زیر سوال میره توصیه من اینه که هیچ وقت مساله ی پول رو با رایطه تون قاطی نکنین چون به انحراف کشیده میشه و اما در مورد فوت فتیش امروز خیلی سخته دسته بندی این چیزا من خودم جزو کسایی بودم که میسترسای فوت فتیش رو میسترس نمی دونستم ولی الان واقعا دایره ی لغات بی دی اس ام بزرگ شده و برای هر کودوم یه دنیا میشه مطلب نوشت"
10.12.10

Arash Ariaee گفت...

"خيلي موافقم كه ميس هاي ايراني خودشونو باور ندارند"

Loyal Boy گفت...

"سلام
دست نوشته هاتون، همون جور بود که ازتون انتظار میرفت
قوی و حرفه ای !
میدونید که منم دستی در هنر دارم و حرفای زیادی تو ذهنم میچرخه که میخوام، بیان کنم
الآن چیزی نمینویسم
اما با اجازه نویسنده محترم متن بالا، منم مطالبی دارم که تو همین هفته، به پیوست، مینویسم
هر چند که نوشته های من حقیر، در برابر مطالب گفته شده، بسیار ضعیف خواهد بود"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"این بحث، اونقدر وسیعه که شاید بتونم کتابها، راجع بهش حرف بزنم
اما با اجازه (Goddess negar) دوست دارم که بچه-های با این طرز تفکر رو، از هم جدا کنم
از اونجایی که این نوع رابطه، در ایرن، به درستی تعریف نشده، خیلی از جوونا، با تمایلات متفاوت از هم، خودشون رو در دو گروه (mistress & master) و (slave) جای میدن
من در روانشناسی، مطالعات زیادی داشتم و خودم هم پیرو نظریات (آنا فروید) هستم"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"با اکثر میسترسهای ایرانی هم، آشنایی نسبی دارم
از سر دوستی و کسب اطلاعات، با خیلی هاشون، صحبت کردم
البته این رو بگم که فقط در برابر (Goddess negar) یک (Slave) هستم
من در بین تحقیقاتم بود که احساس کردم، احساس بردگی در من وجود داره ولی با یک حالت متفاوت و رمانتیک !"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"پای دختر، یکی از زیبا ترین اندامهای انسانه و پسرای زیادی وجود دارند که نسبت به اندامهای مختلف دخترا، فتیش هستند مثل، دست یا پا یا باسن و یا سینه و بازو
پسرای فوت فتیش، با یک لیسیدن پا، میتونن هوس خودشون رو ارضاء کنند
پس چه خوبه که این دست افراد، خودشون رو (slave) خطاب نکنند"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"من پسرای هوس بازی رو دیدم که به بهونه سکس، خودشون رو (master) معرفی میکنند تا از این طریق هم که شده، بتونند به سکس برسند

و جالب این که از نظر من، تو این رابطه، سکس مفهومی نداره"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"چه خوبه که بدونیم، یک میسترس میتونه در معتبرترین دانشگاه های دنیا، مشغول به تحصیل باشه و روزی هم در همون دانشگاه، به تدریس بپردازه
و یا یک (slave) میتونه در محیط اجتماعی، بسیار جدی باشه و دو رشته وختلف دانشگاهی رو بخونه و دستی در هنر هم داشته باشه و تو دانشگاه با معدل بسار بالا و به عنوان شاگرد اول، مشغول به تحصیل باشه

میخوام این رو بگم که یک میسترس، در تمامی لحظه های زندگیش، میسترس نیست و یک برده هم، همیشه قلاده به گردن، گوشه اتاق، در حال پارس کردن نیست"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"من پیشنهاد میکنم که اول از لحاظ روحی با خودتون کنار بیاین
مثلا به خودتون بگید که من یک برده هستم
اما یادتون باشه که شما هم حق زندگی دارید
شما هم باید تلاش کنید و پیشرفت کنید
یا شما میسترس عزیز، شما هم احتیاج به حضور در محیط اجتماعی و پیشرفت دارید

به (slave)ها، پیشنهاد میکنم که در برابر هر جنس مونثی، از خودشون ضعف نشون ندن و یادشون باشه که اونها برده میسترس خودشون هستند، نه برده تمام دخترایی که اطرافشون هستند"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"چه خوبه که تموم دخترا، صرف نظر از هر تفکری، ارزش وجودی خودشون رو بشناسند و بدونند که جنسیت، عامل برتری نیست
ما خودمون و رفتارهامون، عامل برتری بر دیگری هستیم
دختری که قدرت و ارزش درونی خودش رو کشف کنه، یقینا پیشرفت خواهد کرد و در مقابل همه، محترم خواهد بود
حالا خواه، احساس ارباب بودن داشته باشه و خواه، این طور احساس نداشته باشه
همیشه، شایسته احترامه"
10.11.10

Loyal Boy گفت...

"جناب (maxim masters) از این که حرفام رو تایید کردین، ممنونم"
10.12.11

Loyal Boy گفت...

"و خوشحالم که عقاید شبیه به هم داریم !"
10.12.10

Loyal Boy گفت...

"از (Goddess negar) هم به خاطر پر حرفی هام، عذر میخوام"
10.12.10

Pa Lise Javan گفت...

"sharmande arbab jun hamasho nakhundam vali mesle inke khub bude"
10.12.10

Arbab Roya گفت...

‎"che bahs haye jalebi , vaghti ina ro mikhoonam mibinam ke man aslan hich ettelaati nadaram dar zamineh ravabete mistress ha ... mamnoon az bahs haye khoobetoon]"‎
10.12.10

Maxim Masters گفت...

"مستر نیما عزیز

عذرخواهی چرا؟!شما لطف می کنید که نظر می دید

ممنون از توضیحی که دادی،کاملا موافقم.همونطور که پول می تونه ارزش واقعی سکس رو از بین ببره....می تونه ارزش واقعی رابطه ارباب و برده رو هم از بین ببره و به قول شما اون حس رو زیر سوال می بره. بی دی اس ام یه سبک زندگیه نه تفریح موقت یا تجارت!ا

و در مورد مطلب بعدی،بله امروز فتیش و بی دی اس ام به هم گره خوردن،این دایره خیلی وسیع تر شده و بی دی اس ام حالت کلاسیک خودش رو از دست داده، نمیشه امروز اینا رو از هم جدا کرد

به هر حال هر وقت که لازم دیدید،نظر بدید. من از طرف میسترس نگار می گم!! چون فکر نمی کنم مشکلی با این قضیه داشته باشن و حتما استقبال هم می کنن

:)"
10.12.10

Maxim Masters گفت...

"Loyal Boy

نمی دونم منظورت از تایید کدوم بخش از حرفام بود،ولی من چیزای دیگه ای گفتم.......!ا

در مورد عقاید شبیه به هم ......شاید، ولی کاراکتر ما فرق می کنه و زاویه دیدمون، اگه منظورم رو درست متوجه نشدی....میسترست وقتی اومد حتما برات می گه.......!ا

پسر خوبی هستی و اشتیاقی که برای یاد گرفتن داری خوبه،اما هنوز مونده تا........!ولی یاد می گیری

:)"
10.12.10

Maxim Masters گفت...

"رویا خانوم

خوشحالم که از این بحث ها خوشتون اومد

اگه این حس (برتر بودن و سلطه داشتن) در وجود شما هست، که حتما هست...... هیچ وقت برای یاد گرفتن دیر نیست

برای همه ما هنوز جا برای یاد گرفتن و تجربه های جدید هست

موفق باشید"
10.12.10

Maxim Masters گفت...

"Loyal Boy

و جالب این که از نظر من، تو این رابطه، سکس مفهومی نداره
......................................................................

این یکی هم جا افتاد

اگر نظر شخصی باشه بحثی نیست، اما نمیشه این نظر رو به کل این روابط تعمیم داد

سکس و سکس اسلیو بودن هم می تونه بخشی از این رابطه باشه و برای خیلی ها هست (نه الزاما)ا

باز هم اینجا بحث گرایش ها،سلیقه ها و محدودیت ها مطرحه

نه میشه گفت رابطه ارباب و برده ای که توش سکس نیست ناقصه،نه میشه گفت رابطه ارباب و برده ای که توش سکس هست اشکالی داره"
10.12.10

Maxim Masters گفت...

"منم ازت تشکر می کنم میسترس نگار عزیز، اگه این بحث ها شکل گرفت بخاطر این بود که خودت استارت رو زدی با نوشته خوبت

ایده وبلاگ هم خیلی خوبه

:)"
10.12.10

Barde Kocholo گفت...

"یه سوال ! ببنید من الان یه اسلیوم و دوست دارم تمام زندگیم توی دست یه نفر باشه ، یه دختر قدرتمند ، بقیه هم چنین حسی دارن ؟
طبیعیه ؟
من لذت میبرم ار اینکه مال کسی باشم"
10.13.10

Armin Fullslave گفت...

"بحث طبیعی یا غیر طبیعی بودن نیست بحث اینه که ما برده ایم و این تو وجود ماست مثلان خود من مازوخیسم هستم و علاقه شدیدی به فتیش و بردگی دارم و شاید تو یک جور دیگه و یکی دیگه با درجه کمتر ولی مهم اینه که همه ما میخوایم تحت سلطه یک خانوم باشیم و زندگیمون تو دست اون باشه"
10.13.10

Shahram Kaffash 유웃 گفت...

"neveshtehato0n fogholade bood, bade chandin sal ye matne khob va ye dardele khob az ye mistress shenidam . hamishe movafagh bashid :)"
10.13.10

Maxim Masters گفت...

"طبیعی بودن یا نبودن این احساسات و ریشه های مازوخیسم بحث مفصلیه......الان سرم خیلی شلوغه و فرصت ندارم،اما بعدا مفصل در موردش می نویسم همینجا"
10.13.10

Maxim Masters گفت...

"فکر کنم بهتر باشه که به این دو منبع رجوع کنید

1.هفت سوال رایج در مورد بی دی اس ام

http://www.facebook.com/l/6087c;persian-bdsm.blogspot.com/2010/10/bdsm.html?zx=f349bbfb6c0c19e6

2. بی دی اس ام بیماریست؟

http://www.facebook.com/notes/iran-bdsm/by-dy-as-am-bymaryst/150951111613256"
10.13.10

ناشناس گفت...

برده هستم برای میسترس..تجربه داشتم 09305175883

ناشناس گفت...

سلام…..من علاقه زیادی به برقراری ارتباط با خانم های سن دار و دوست دارم دوستی از این سن از خانم ها داشته باشم من27سالمه09336509319برده یا ارباب برای خانم های سن دار هستم

ناشناس گفت...

سلام……………………………..…عاشق خانم های سن دار هستم..من برای دوستی و ارتباط به خانم های سن دار علاقه دارم و دوست دارم دوستی از این سن از خانم ها داشته باشم من27سالمه11 95 025 0901…ارباب و اسپنکرم…وبرده ی همیشگی و دایم میخوام…خب خانم بگو چه نوع تنبیه دوست داری؟….ملایم باشه یاشدید…..تنبیه بدنی باشه؟…کجاتو تنبیه کنم….باوسایل اسپنک تنبیه میخوای….اگه هم مشکل مالی نداشته باشم حاضرم برای تنبیه به هر شهری برم …..حضوری

ناشناس گفت...

علاقه دارم به خانم های مسن و سن دار و دختران سن بالای35تا55سال برای دوستی و ارتباط.خانمی اگر باشه که شرایط نامساعد مالی منو درک کنه وانتظاری نداشته و خونه داشته باشه بعد از اطمینان و شناخت از همدیگه حاضر به صیغه کردن هم هستم.درهرشهری باشه. من 27سالمه09010259511فقط خانم ها و دختران محترمه
ارباب هستم

ناشناس گفت...

خانم های سن داری که همدم میخوان ونیاز مالی ندارن و خونه دارن بعد آشنایی بیشتر درهر شهری باشه حاضر به ازدواج موقت هستم پس از شناخت خوب واطمینان از همدیگر.میسترس های واقعی که برده مطیع وفرمانبر میخوان درخدمت هستم خانوم من27سالمه09336936861فقط خانم های سن دار و دختران

ناشناس گفت...

اِبی ارباب.سلام.خانم ها و دخترا برای دوستی و سکس تلی بخصوص نصف شب. فقط ماده سگ های اشغال.فقطدخترا.28سالمه09216843834

ناشناس گفت...

امید.ارباب.سلام...علاقه دارم به خانم های سن دارِ بالای40سال برای دوستی وصحبت بخصوص نصف شب. فقط خانم ها. من28سالمه09382687790

ناشناس گفت...

سلام..امید هستم.علاقه دارم به خانم های سن دار برای دوستی و سکس تلی بخصوص نصف شب.فقط خانم ها و دختران.من امید28سالمه09337606171

فقط وفقط برده هستم برای دختران

ناشناس گفت...

سلام مسعود هستم من یه پالیس هستم و برده ی واقعی برای دختران تهرانی و مشهدی 09306576681

alireza گفت...

سلام مستر (ارباب) علیرضا هر دختری که dom . bdsm . forced .humilation و .... هست به بردگی قبول میکنم لطفا ادمای با شخصیت و باحال پیاک بدن 15 سالم تجربه دارم jasongreen3y3@gmail.com

ناشناس گفت...

سلام، یوسف هستم ۴۰ سال سن خیلی دوست دارم برده میسترس و دختر ایرانی باشم. وسگ خوبی برای ارباب ها هستم. ۰۹۲۱۱۴۷۵۹۳۴ لطفا اس بدهید

Unknown گفت...

سلام به میسترسها و خانم های محترم
من فقط شکنجه آلت و شکنجه های جنسی دوست دارم
بدون فحش و بی احترامی و توهین
استراپ آن و فتیش هم دوست دارم
اگه تمایل دارید بیشتر با هم آشنا بشیم
مشکل مالی هم ندارم
پیمان
peyman.maleki80@gmail.com

ناشناس گفت...

انجلا! هفت سال پیش برای دیدنت از یک سال درآمدم گذشتم، حالا حتی نمی دونم که زنده ای!

ارسال یک نظر