۱۳۹۰ بهمن ۷, جمعه

جائزالخطا

دوجور آدم هست. یکیش آدمهایی هستن که از درون "بزرگ" ئند...
آدمی که "بزرگ" ئه، مثل همون درختیه که هر چه بارش بیشتره، افتاده تره. "من" به ندرت تو زبونش می گرده... آدم چه "بزرگ" و چه غیر اون، اشتباه می کنن. بزرگی اینه که آدم خودش رو با اشتباهاتش قبول کنه. انها رو بپذیره و در صورت لزوم معذرت خواهی کنه و سعی کنه تأثیرات اشتباهش رو جبران کنه یا خودش رو عوض کنه. آدمی که بزرگه، به صرف دامیننت بودن یا مغرور بودن، سعی نمی کنه اشتباهاتش رو انکار کنه یا شاید حتی بدتر، پنهان کنه! بعدش هم شاکی شه که چرا شخصیتش پیش بقیه خورد شده یا آدمها قصد می کنند اشتباهاتش رو، عیان کنند یا زیرآب بزنند یا هرچی! آدمها پشت سر آدمها حرف می زنند. شایعه می سازند و غلو می کنند... آدمها بخوای یا نخوای، پچ‌پچ می کنند و از کاه، کوه می‌سازند آدمها خشن و بی منطق قضاوت می کنند... و نظر من رو می خوای؟ حق دارند! آدمها اشتباه رو یادشون می مونه و معمولاً وزنه رو سمت اشتباه ها، بخصص اشتباه هایی که ! می خوای ناراحت شی و دلمرده؟ بشو! یه حقیقته که بودنش انصاف تره تا نبودنش...
اگه از همون اول از خودت بت نسازی، شکسته هم نمی شی! بذار اگه قراره بتی ساخته بشه، دیگران بسازند... اما تو، خودت، هیچ وقت باورش نکن... از اون روی که باورت بشه، خودت با دست خودت، خودت رو شکستی! 
یادم افتاد به یه شعر شهرضایی که می گفت: "اگه می خوای حَجیه نشی، بپا حج‌آقات نکنن!" (حجیه یه چیزی تو مایه های مردک خودمونه!) کل بحث منم همینه! تو خودت، شأن خودت رو نگه دار، بقیه هم مجبور می شن که نگه دارن!
فروتنی خوب چیزیه! بخصوص برای یه فرد غالب... باور کن! با خودت روراست باش و قبول کن کسی داره این حرف رو می زنه که ازت چند پیرهن بیشتر پاره کرده... به فرض که حتی نکرده! مگه حرف راست رو فقط با تجربه‌ترها، یا باسوادها می زنند؟
  • من-من نکن! بذار بقیه "ایشان" از دهنشون نیفته! ایشانی که دیگران بسازند، از منی که خودت برای خودت بسازی خیلی خیلی پایدارتره...
  • ارزش کارهات رو به رخ نکنش! بذار بقیه از کارهات استفاده کنند، خودت رُخ بقیه خواهی شد! ؟(نه اینکه اگه روزی روزگاری پات لغزید، ملت بخواد پیرهن عثمانش کنند!) اگه به رخ بکشی، ملت می شنوند و زد می شن. اگه هیچی نگی، بقیه می گن و رد هم نمی شن! کمیت رو هم حساب کنی، تعداد بیشتری درباره ات می گند و می شنوند... زبون یه دهن بگیر!!!
  • صبر داشته باش... صبر! اینکه خودت رو بخوای جا بندازی، کار یه شب و دو روز نیست. گفتم که! آدمها حرف زیاد می زنن! بذار بزنن و تو ثابتقدم کار خودت رو بکن... فعل تو، حرف اونهارو از بین می بره! 
  • با خودت و بقیه روراست باش. دروغ نگو! نپیچون! یا هرچیز دیگه ای که می دونم تو جامعه ما رسمه، اما سم مهلکه برای اون "بزرگی" که تو دنبالشی... (زیاد شنیدم که طرف سرجمع دوروزه با اس‌ام آشنا شده، اومده می گه من چند ساله فلان! برادر من، خواهر من، دروغ گفتن اون هم سر موضوع احمقانه اینطوری، سنگین‌ترین ضربه‌ایه که به خودت می تونی بزنی...) گه سه ماهه آشنا شدی، سه ماه رو شش ماه نکن، نه ماه رو هم دو سال نکن... می گم که با خودت و بقیه روراست باش...
  • بی مرجع حرف نزن! اینکه با مرجع حرف بزنی، بی سوادی تورو نمی رسونه! بلکه نشون می ده که اهل مطالعه ای! نشون می ده که روراستی و وقتی هم حرفی می زنی که از خودته، راحت تر قبول می شه. بی مرجع حرف زدن، همون دزدیه... اینجا و اونجا به قدیمی ترها، به با تجربه‌تر ها، ارجاع بده! چیزی از بزرگیت کم نمی شه که هیچ، وسعت روحت رو می رسونه! نگو فلانی که دیگه اصلاً یادم نیست! به فرض که داری راست می گی، نذار فراموشی رو غالب بشه... اگه تو امروز کسی رو فراموش کنی، مردم فردا به چشم بر هم زدنی، فراموشت می کنند...
  • بذار نقدت کنن! جبهه نگیر! قبولش کن! حداقل گوش شنوا داشته باش! حتی بذار همه بشنون یا ببینن! نقد رو مخفی نکن! یا با منطق ردش کن، یا بذارش به عهده جامعه که قضاوت کنه! اگه پس بزنی، یا مخفی کنی، یا مظلوم بازی در بیاری یا هیاهو کنی، حافظه تاریخی مردم، می ذاره به حساب این که اشتباه کردی! حتی اگه نکرده باشی! نگو مردم بدی داریم! این عین عدالت اجتماعیه! تو اشتباه می کنی در قبال دیگری و اشتباهت به نظر خودت کوچیک می آد، مردم هم اشتباه می کنند و کوچیک حسابش می کنند! این به اون در!
  • بخصوص اگه می خوای دامیننت باشی، اشتباه هات رو کوچیک نگیر! هر اشتباهی، کوچکترین اشتباهی، می تونه خیلی بزرگ باشه و موندگار! از اشتباه زیاده‌روی در کتک زدن یا جای نادرست کتک زدن فقط حرف نمی زنم. از هر اشتباهی در هر زمینه ای می گم! باز هم می گم، اشتباه هات رو قبول کن.  اونها رو بپذیر و در صورت لزوم معذرت خواهی کن و سعی کن تأثیرات اشتباهش رو جبران کنی یا خودت رو عوض کن. پیشنهاد من اینه که خودت اشتباهات رو داد بزنی تا بذاری بقیه درباره‌اش پچ‌پچ و یک  کلاغ، چهل کلاغ کنند...
  • دیگه زیرآب زدن و این حرفها رو هم که نمی دونم باید اشاره کنم یا نه... خاله زنک نباش! وارد بازی نشو! اون روزی که وارد بازی اونی که "بزرگ" نیست بشی، خودت اجازه دادی که با مخ بیای رو زمین!

با خود شما هستم دوستِ من! "بزرگ" بودن از دامیننت بود جدا که نیست، گره هم خورده! روش فکر کن! 

دامیننت بودن، فرد غالب رابطه بودن، فرد غالب جامعه بودن، سخته! خیلی هم سخته! زمان بذار و خودت با دست خودت، خودت رو تخریب نکن...
قوی شروع کردن یه چیزه، قوی موندن یه چیز دیگه... به خودت ارزش بده! اونهایی که باید قدرش رو بدونن، خواهند دونست!
آدمها احمق نیستن! فرق می ذارن بین بزرگی و نقاب بزرگی! بذار برات بزرگی بمونه، نه یه نقاب دروغین...