دچار خوددرگیری شدم!
تاجایی که من دیدم، دخترهای ایرانی و پسرهای سیاه، جاذبه های متقابل برای هم دارند. من تاحالا تجربه نداشتم. اما همیشه برام جذاب بوده. خلاصه گوشه نگاهی داشتم دیگه... مشکلم اینه که ارتباط زبانی خیلی خیلی واسم مهمه و از لهجه این جماعت در مجموع "هیچی" سر در نمی آرم! منم که مغرور، بیشتر از دوبار نمی گم "هان؟ چی گفتی؟"! که خوب هم نیست! بدتر از اون، وقتیه که درگیر مهمونی ها و جمع ها بشم... عمراً صدام در نمی آد که تند و تند چی می گن!؟! یه جورایی انگار به یه زبون دیگه حرف می زنن که هرچی هست، انگلیسی نیست...
بگذریم.
موضوع الان اینه که یه درخواست جلومه که از طرف یه پسر سیاهه... همه چی تا اینجای کار به نظر باحال می آد... و دقیقاً همینجاست که خوددرگیری شروع می شه: اگه برم جلو و مشکل ارتباطی پیدا کنم، تا مدت ها از خودم شاکی خواهم بود، می ره رو اعصابم... خلاصه که دنیارو جهنم می کنم واسه خودم (و مسلماً دور و بری هام) اگر بی خیال شم، هم همیشه باز از خودم شاکی خواهم بود که جا زدی، نرفتی جلو، کم آوردی... آخه آدم که چیزیو که امتحان نکرده، الکی از روی اگه و شاید، پس نمی زنه که... اما باز می گم به ریسکش می ارزه...؟
بله... اینجوریهاست که میسترس ها هم خوددرگیری های خودشونو دارند، با خودشون دعوا می کنند، حتی کار به بزن بزن می رسه و آخرش هم نتیجه نمی گیرند معمولاً :))
تاجایی که من دیدم، دخترهای ایرانی و پسرهای سیاه، جاذبه های متقابل برای هم دارند. من تاحالا تجربه نداشتم. اما همیشه برام جذاب بوده. خلاصه گوشه نگاهی داشتم دیگه... مشکلم اینه که ارتباط زبانی خیلی خیلی واسم مهمه و از لهجه این جماعت در مجموع "هیچی" سر در نمی آرم! منم که مغرور، بیشتر از دوبار نمی گم "هان؟ چی گفتی؟"! که خوب هم نیست! بدتر از اون، وقتیه که درگیر مهمونی ها و جمع ها بشم... عمراً صدام در نمی آد که تند و تند چی می گن!؟! یه جورایی انگار به یه زبون دیگه حرف می زنن که هرچی هست، انگلیسی نیست...
بگذریم.
موضوع الان اینه که یه درخواست جلومه که از طرف یه پسر سیاهه... همه چی تا اینجای کار به نظر باحال می آد... و دقیقاً همینجاست که خوددرگیری شروع می شه: اگه برم جلو و مشکل ارتباطی پیدا کنم، تا مدت ها از خودم شاکی خواهم بود، می ره رو اعصابم... خلاصه که دنیارو جهنم می کنم واسه خودم (و مسلماً دور و بری هام) اگر بی خیال شم، هم همیشه باز از خودم شاکی خواهم بود که جا زدی، نرفتی جلو، کم آوردی... آخه آدم که چیزیو که امتحان نکرده، الکی از روی اگه و شاید، پس نمی زنه که... اما باز می گم به ریسکش می ارزه...؟
بله... اینجوریهاست که میسترس ها هم خوددرگیری های خودشونو دارند، با خودشون دعوا می کنند، حتی کار به بزن بزن می رسه و آخرش هم نتیجه نمی گیرند معمولاً :))
۸ نظر:
salam
khobid
manam ye slave19 sale az iran
shoma mitonid komakam konid?
inja ke miss real nist
aksaran edea daran hata to chat
benazareton ayandeye ma chi mishe sarvaram?
sasy.sasan@yahoo.com
سلام امیدوارم خوب باشین،کارتون جالبه اما اگه به جای خاطرات روزانه و علایق شخصی در مورد مفاهیم صحبت کنی مفیدتره،اینجا هنوز خیلیا مفاهیمو نمیفهمن چه اینکه تجربه داشته باشن...
اگر جلو بری حداقل حسرت یک ارتباط از دست رفته رو نمی خوری. این حسرت، دردش بیشتره از مشکل در ارتباط.
البته به نظر من
تو فقط کافیه یه کلمه رو بتونی بهش خوب بفهمونی: خفته شو.
و کافیه یه کلمرو از زبونش بفهمی: چشم.
همین.
(این سیستم کامنت چقدر مزخرفه، ایمیل را قبول نمیکنه. در هر حال من سیاوش هستم)
salam
man amin hastam..ye slave vagheyee ...vali hanoz natonestam to iroon ye mistress peyda konam..be nazaram aslan fayede nadare az mistress va slave harf zad dar halike to iroon niste
سلام ارباب نگار. من یک برده وسگ هستم،با عرض معذرت سوالی داشتم، آیا شما پسران ایرانی را هم به بردگی می پذیرید؟ باور کنید پسران ایرانی هم می دانند برده دختر خانم ها هستند و تمام تلاششان را می کنند سگ های خوبی باشند.خواهش می کنم مرا بپذیرید و به این شماره اس ام اس یا زنگ بزنید و بهم دستورات بعدی رو بدید.09194329765
man ye bardeye dokhtar mikham
real ya telefoni
sasy.sasan@yahoo.com
pm bede yeki
سلام میسترس من درد دل دارم باهتون درباره یه چیزی
خیلی دنبال ایمیلتون گشتم پیدا نکردم
لطفا" به من ایمیل بدین باید درباره یه موضوعی باهاتون صحبت کنم
pedram_alex@yahoo.com
ارسال یک نظر